نگرانی در مورد زایمان بخصوص برای اولین بار، کاملا طبیعی است. با نزدیک شدن به زمان زایمان، ذهن شما با سوالات مختلفی مواجه می شود: درد زایمان چه حسی دارد؟ میزان درد زایمان چقدر است؟ آیا واقعا بی حسی اپیدورال (بیحسی قسمت تحتانی بدن) به کاهش درد زایمان کمک می کند؟
اگرچه تجربه ی زایمان طبیعی برای همه ی خانم ها مشابه نیست اما این روند بطور کلی مانند درد گرفتگی های قاعدگی اما با شدت بسیار بیشتر است بطوریکه برخی زنان می گویند که قادر به نفس کشیدن و صحبت کردن نیستید.
برای شروع ابتدا بهتر است با مراحل زایمان طبیعی آشنا شوید:
زبان یعنی آینده! اپلیکیشن آموزش زبان چرب زبان برای کودکان ایران کاملا رایگانه! همین الان دانلودش کن کلی وقت گذاشتیم فقط واسه کمک به ساخت آینده بهتر واسه فرزندان ایران عزیز!
- درد ابتدایی زایمان که در آن رحم شروع به باز شدن می کند و حدود 6 ساعت یا بیشتر طول می کشد.
- درد فعال زایمان که حدود 2 تا 8 ساعت طول می کشد و با انقباضات قوی تر و سختتر همراه است.
- درد زمان زایمان نیز حدود 1 ساعت طول می کشد و در واقع اوج درد زایمان است زیرا دهانه ی رحم تا 10 سانتی متر باز می شود.
- درد فشار زایمان بسته به شخص از چند دقیقه تا 2 یا 3 ساعت طول می کشد که با فشارهای شدیدی همراه است. در این زمان سر نوزاد از دهانه ی رحم خارج می شود.
- مرحله ی آخر درد جفت است که با انقباضات خفیف، جفت خارج می شود و حدود 30 دقیقه طول می کشد.
درد فشار زایمان در برخی زنان به اندازه ای ست که آنها جیغ می کشند و احساس لرزش، استرس و اضطراب می کنند. در این مرحله برخی زنان احساس می کنند که حرکات روده ی بسیار شدیدی را تجربه می کنند. هنگامی که سر نوزاد بالاخره شروع به بیرون آمدن می کند، بسیاری از زنان فکر می کنند که انگار مدفوع کرده اند.
حال که با مراحل کلی زایمان آشنا شدید، بد نیست که حس زایمان و میزان درد آن را از زبان خود مادران بشونید. در این قسمت نظرات مختلف مادران سراسر دنیا و تجربیات آنها از زایمان طبیعی آورده شده است که موجب آشنایی بیشتر شما از زایمان طبیعی می شود.
تجربیات مادران از زایمان طبیعی
اگر زایمان شما نزدیک است و نمی دانید که با چه موقعیتی روبرو خواهید شد، بهتر است حس زایمان طبیعی را از کسانی که خودشان آن را تجربه کرده اند، بشنوید. اینها تجربیات شخصی خود مادران از مناطق مختلف جهان است.
جسی از سنت لوئیس ایالات متحده می گوید: “من برای اولین بار زایمان را تجربه می کردم، بنابراین مطمئن نبودم که این انقباضات مربوط به زایمان است یا انقباضات برکستون هیکس (انقباضات پیش از زایمان که هر زنی قبل از زایمان واقعی تجربه می کند). علایم این دو وضعیت بسیار شبیه به هم بود. در ناحیه ی زیر شکمم گرفتگی زیادی داشتم که به سمت کمرم نیز کشیده می شد. وقتی به بیمارستان رسیدم، فکر می کردم که به خانه برگردانده می شوم اما در آنجا به من گفتند که واقعاً در حال زایمان هستم.”
ربکا از لایتون ایالات متحده می گوید: “انقباضات زایمان چیزی فراتر از حد نرمال است. این انقباضات به قدری طولانی و شدید بودند که احساس می کردم بدترین گرفتگی قاعدگی است که تاکنون تجربه کرده ام.”
آنجلینا از الیکوت سیتی مریلند می گوید: “قبل از زایمان به من گفته شده بود که درد زایمان مانند گرفتگی ها و انقباضات زیر شکم در زمان قاعدگی است اما درد من بسیار فراتر از اینها بود. شدت گرفتگی ها بسیار بیشتر بود و آن را تقریباً در تمام قسمت های کمرم احساس می کردم. هر وقت انقباضات شروع می شد، احساس می کردم که عضلات کمرم شروع به جمع شدن می کنند. به نوعی مانند این بود که عضلات داخل بدنم به هم می پیچند تا اینکه این وضعیت تقریباً برایم غیر قابل تحمل می شد و سپس آرام آرام فروکش می کرد. هیچگاه فکر نمی کردم که زایمان در این حد دردآور باشد بطوریکه یادآوری این حس هنوز هم برایم دردناک است.”
ربکا از ایندیاناپلیس ایالات متحده می گوید: “زایمان برای من بدترین گرفتگی های شکمی بود که تابحال مانند آن را احساس نکرده بودم. این درد بقدری شدید بود که احساس می کردم کسی به شکمم خنجر می زند. این انقباضات گاهی شدید می شدند و گاهی فروکش می کردند تا اینکه فرشته ی کوچولوی من به دنیا آمد و نجات پیدا کردم!”
ماریانا از کانتون اوهایو می گوید: “درد زایمان حالتی ست که احساس می کنید درون شما پیچ می خورد، کشیده می شود و فشار داده می شود. هنگامی که با آن مبارزه می کردم، درد بیشتری احساس می کردم. اما وقتی تسلیم درد شدم و آن را پذیرفتم، تحملم بیشتر شد. زایمان مانند گیر افتادن زیر موج های دریا است. گرفتار شدن در زیر آب بسیار ترسناک است و در این زمان دو راه دارید: شما می توانید با موج ها مبارزه کنید که در این حالت ترس شما دو چندان می شود، یا می توانید خود را به دل دریا بسپارید و منتظر بمانید تا موج ها شما را رها کنند. علاوه بر این درد شدیدی در کمرم احساس می کردم که با کمک های همسرم و ماما، از شدت آن کمتر شد.”
آماندا از ردینگ انگلستان می گوید: “درد زایمان نسبت به دردهای قاعدگی، هزار برابر بیشتر است. در حین زایمان احساس می کردم که تمام محتویات شکمم در حال بیرون ریختن هستند. آنها مانند موج های خروشان حمله می کردند و پس از مدتی فروکش می کردند. اگرچه من تحمل زیادی نسبت به درد دارم اما زایمان قطعاً سخت ترین تجربه ای است که تاکنون داشته ام.”
جنیفر از المپیا واشینگتن می گوید: “بهترین توصیفی که می توانم نسبت به زایمان داشته باشم این است که درد آن مانند یک” کشش”عمیق درونی بود. احساس می کردم کسی تمام محتویات شکمم را می گیرد و بیرون می کشد.”
نانسی از پیکو ریورا کالیفرنیا می گوید: “درد زایمان من به قدری شدید بود که احساس می کردم باسنم از بدنم جدا شده است!”
اگرچه اکثر زنان، زایمان را فرآیندی دردناک توصیف می کنند اما کسانی هم هستند که آن را آسانتر از حد تصور می دانند. در اینجا تجربیات مادرانی که زایمان برای آنها فرآیندی زودگذر و آسان بود را با هم می خوانیم:
جیمی از کانتون سوئیس می گوید: “زایمان من فوق العاده بود. من در هفته ی سی و ششم بارداری بودم که برای معاینه به پزشک مراجعه کردم. پزشک پس از معاینه ی من خندید و گفت که دهانه ی رحمم به اندازه ی 5 سانتی متر باز شده است. زمانی که به بیمارستان رفتم، بیحسی اپیدورال گرفتم و چهار ساعت بعد دختر عزیزم را در آغوش کشیدم.”
کارمن از هندرسون ویل کارولینای شمالی می گوید: “زایمان آنقدرها هم که فکر می کردم ترسناک نبود. زایمان من 16 ساعت طول کشید که با فراز و نشیب هایی همراه بود. همه چیز با شروع بیحسی اپیدورال بسیار راحت تر شد.”
جین از جورج تاون انگلستان می گوید: “بدون شک زایمان درد دارد اما شدت درد آن به اندازه ای که از دیگران شنیده بودم، نبود. زایمان برای من مانند یک درد قاعدگی بود که بیش از حد طبیعی دردناک بود اما آزار دهنده نبود. در واقع بدترین قسمت این درد زمانی بود که ماما من را معاینه می کرد تا موقعیت نوزاد را بررسی کند!”
شانون از کورفو یونان می گوید: “درد زایمان آنقدرها هم بد نبود. وقتی پریود می شویم، احساس گرفتگی و انقباضات شکمی می کنیم، زایمان هم مانند همین گرفتگی هاست فقط کمی شدیدتر. قسمت زیبای زایمان زمانی ست که فرزندتان را در آغوش می کشید و در همین حال تمام دردی که کشیده اید را فراموش می کنید.”
تعداد انگشت شماری از زنان می گویند که تا زمانی که کیسه آب آنها پاره نشد، دردی احساس نمی کردند. در این قسمت تجربیات این زنان آورده شده است:
والری از میشیگان می گوید: “درد زایمان من با پاره شدن کیسه ی آب شروع شد. با شروع این وضعیت، دردهای زایمان به اوج خود می رسید و انقباضات یکی پس از دیگری ادامه پیدا می کرد. اگر این انقاباضات هر 15 دقیقه یکبار اتفاق می افتاد، قابل تحمل بودند اما چیزی که زایمان را برای من سخت می کرد، پشت سر هم بودن این انقباضات بود.”
آندره از نیویورک می گوید: “تا وقتی که کیسه ی آبم پاره نشد، درد زیادی نداشتم. اما به محض پاره شدن کیسه ی آب، درد بیش از حدی تجربه کردم. به هر ترفندی که به ذهنم می رسید، سعی می کردم به چیزهای مثبت و خوب فکر کنم البته درد به حدی بود که انجام اینکار واقعا برایم سخت شده بود.”
ترزا از اوهایو می گوید: “ابتدای زایمان خیلی بد نبود اما با پاره شدن کیسه ی آب، انقباضاتم وحشتناک شد. احساس می کردم کسی محتویات شکمم را گرفته و به سمت بیرون می کشد.”
آیا بیحسی اپیدورال به تسهیل زایمان کمک می کند؟
به نظر می رسد اکثر مادرانی که در نظرسنجی شرکت کردند، از بیحسی اپیدورال واقعا راضی بودند. بیشتر آنها عنوان کردند که این بیحسی موجب آرامش و افزایش تمرکز آنها بر زایمان می شود.
میشل از چساپیک ویرجینیا می گوید: “درد زایمان از آنچه فکر می کردم برای من بدتر بود! هشت ساعت بعد از درد زایمان، اپیدورال را انتخاب کردم و بلافاصله راحت شدم. ”
باربارا از فلوریدا می گوید: “درد زایمان برای من مانند گرفتگی های قاعدگی بسیار شدید بود. تکنیک های نفس کشیدن که در کلاس های آمادگی برای زایمان یاد گرفته بودم به من کمک کرد اما تمرکز کردن به دلیل درد شدید واقعا برایم سخت بود. خدا را شکر می کنم که بیحسی اپیدورال به دادم رسید و من را از آن وضعیت نجات داد! ”
کارن از میشیگان می گوید: “درد زایمان قطعاً یکی از بدترین دردهایی است که من تاکنون احساس کرده ام! بهترین توصیف من از آن این است که گرفتگی های بسیار شدیدی در ناحیه ی شکمم احساس می کردم! این درد واقعا بد بود اما من را از زایمان های بعدی نمی ترساند.”
البته برخی مادران، زایمان بدون دارو را ترجیح دادند و درد خود را از شیوه های دیگر کنترل کردند. در اینجا با نظرات این مادران آشنا می شوید:
جنیفر از هتفیلد آمریکا می گوید: “من سه فرزند دارم و در هر زایمان، تجربه ی متفاوتی داشتم. من از داروهای تزریقی، اپیدورال و هیچ چیز دیگر استفاده نکردم چون اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم، زایمان بدون دارو را ترجیح می دادم.”
جسیکا از میشیگان می گوید: “اولین فرزند من با استفاده از بیحسی اپیدورال به دنیا آمد اما در حقیقت استفاده از این دارو برای من بسیار سخت تر از درد زایمان بود. پس از آن تصمیم گرفتم که دیگر هیچگاه از بیحسی استفاده نکنم. به همین دلیل فرزند دومم را بصورت طبیعی زایمان کردم. بنظر من کنار آمدن با درد بسیار بهتر از استفاده از داروهای بیحسی است. اگرچه درد زایمان بسیار سخت است اما یک درد زودگذر و بدون عوارض جانبی است.”
سیندی از نیویورک می گوید: “درد زایمان دردناکترین دردی بود که من تاکنون احساس کردم. خوشبختانه بین انقباضات دردی وجود ندارد و این انقباضات فقط یک دقیقه طول می کشید. من چهار فرزند دارم که برای تولد هیچکدام از داروهای بیحسی استفاده نکردم.”
مردیت از فلوریدا می گوید: “من برای زایمان از اپیدورال یا داروهای ضد درد استفاده نکردم. چشمانم را بستم و روی صدای شوهرم متمرکز شدم و از این انقباضات سخت عبور کردم. این قوی ترین کاری بود که من در زندگی ام انجام داده ام.”
زایمان چقدر دردناک است؟
اکثر مادران می گویند که درد فشار زایمان، سخت ترین قسمت زایمان است. در اینجا نظرات این مادران را با هم می خوانیم:
کریستینا از آتلانتا می گوید: “درد فشار زایمان من بسیار وحشتناک بود و دو ساعت طول کشید. در این زمان درد طاقت فرسایی در قسمت واژن خود احساس می کردم. ”
ماری از اونالاسکا می گوید: “زایمان سخت ترین کاری بود که تابحال تجربه کرده ام. درد فشار زایمان مانند زمانی ست که حرکات شدید روده دارید اما با پایان این مرحله، درد کم کم فروکش می کند. قسمت زیبای زایمان جایی ست که فرشته ی کوچکی که مدتها انتظار بدنیا آمدنش را می کشیدید، در آغوش می گیرید!”
همانطور که گفتیم، تجربه ی زایمان برای همه به یک شکل نیست. برای مثال نظر آیلین از گلندیل کالیفرنیا کاملا متفاوت از نظر دیگران بود. او می گوید: “اگرچه زایمان دردناک است اما برای من حتی در مراحل آخر هم به هیچ وجه دردناک نبود.”
تریسی از فلوریدا می گوید: “هنگامی که زایمان شروع شد، تلاش می کردم تا جایی که می توانم فشار وارد کنم. ماما به من می گفت برای اینکه زایمان زودتر تمام شود، باید زور بزنم. به این ترتیب من با تمام توان خود اینکار را انجام دادم تا اینکه دختر زیبایم را پس از چند دقیقه در آغوش گرفتم! ”
آنا از تگزاس می گوید: “در طول زایمان احساس می كردم كه باید اجابت مزاج را به بدترین حالت ممکن انجام دهم! این تنها راهی است که می توانم آن را توصیف کنم! همچنین احساس کمر درد وحشتناکی داشتم و احساس می کردم باسنم دارد از جا کنده می شود! ”
زایمان ارزش درد کشیدن را دارد…
اگرچه بیشتر مادران می گویند که زایمان سخت ترین کاری است که تاکنون تجربه کرده اند، اما بازهم آن را انجام می دهند. حس زیبای مادر شدن چیزی است که موجب ادامه ی نسل بشر می شود!
شارون از آلمان می گوید: “زور زدن زایمان وحشتناک بود، بطوریکه احساس می کردم بدنم در حال پاره شدن است. اما به محض اینکه فرزندم را در آغوش کشیدم، همه چیز را فراموش کردم. این حس زیبا را با هیچ چیز در دنیا عوض نمی کنم و به همین دلیل است که می خواهم باز هم مادر شدن را تجربه کنم.”
کتی از لندن می گوید: “درد زایمان مانند موج هایی حمله می کردند و فروکش می کردند. در هنگام زایمان به سختی نفس می کشیدم چون از شدت درد احساس می کردم قادر به تنفس نیستم. اما خوشبختانه زایمان خارج از تحمل انسان نیست. زمانی که نوزاد عزیزتان را در آغوش می گیرید، همه چیز را فراموش می کنید.”
کیت از نیویورک می گوید: “معجره ی زن بودن این است که تمام رنج زایمان را برای داشتن یک فرشته ی کوچک زمینی به جان می خرید و با تمام وجود آن را می پذیرید.”
حرف آخر…
با نزدیک شدن به زمان زایمان، سعی کنید استرس را از خود دور کنید و با حضور در کلاس های آمادگی زایمان، بدن و روحیه ی خود را آماده کنید. شدت درد زایمان را نمی توان به طور دقیق مشخص کرد چون همانطور که در این مطلب مشاهده کردید، تجربه ی هر زن از زایمان متفاوت است. میزان درد هر فرد به عوامل مختلفی بستگی دارد و همین عوامل موجب متفاوت شدن شدت درد از حد متوسط تا بسیار شدید می شود. به هر حال درد زایمان هر چقدر که باشد، یک تجربه ی زودگذر است و بدون شک حس زیبای مادر شدن، ارزش تحمل کردن آن را دارد!
حتما بخوانید: ۷ راهکار برای زایمان طبیعی راحت تر (کاملا موثر)
